مسابقه داستان کوتاه
Robert Doisneau عکس از
جوی در سیل خون
مهرداد رشيدي
روبر دوانو (Robert Doisneau) یکی از مفاخر عکاسی فرانسه است که در دههی ۱۹۳۰ با استفاده از دوربین عکاسی لایکا، در خیابانهای پاریس عکاسی میکرد. وی یکی از تأثیرگذارترین عکاسان قرن بیستم و از پیشگامان فوتوژورنالیسم بهشمار میآید. روبر دوانو غالباً به خاطر عکاسی خیابانیاش شناخته شده و معروفترین عکس او «بوسه در کنار هتل دِویل» (۱۹۵۰) میباشد.
در سال 2022 مدیر نمایشگاه عکس پاریس فوتو از من به عنوان خبرنگار و منتقد عکاسی خواست 20 عکس سیاه و سفید را از پاریس قدیم انتخاب کنم و به کمک کارشناسان هوش مصنوعی آنها را رنگی کنم. نتیجهی جوی در سیل شگفتانگیز بود. پالتو، کفش و کلاه دختر قرمز پررنگ بود. عجیبتر آنکه آنچه در جوی جاری بود قرمز تیره بود. احتمالا این ترکیب رنگ قرمز، روبر دوانو را وسوسه کرده تا این عکس را بگیرد هر چند که میدانسته دوربین لایکا او قادر به ثبت این هارمونی نیست. از همکار قدیمیام که در پاریس دیلی کار میکرد خواستم که آرشیو سال 1932 را بررسی کند. هفتهی بعد همکارم تماس گرفت و مرا به دفتر کارش دعوت کرد. پاکتی را که روبر دوانو در سال 1932 برای پاریس دیلی فرستاده بود نشانم داد. در پاکت چهار عکس و یک نامه بود. روبر دوانو از سردبیر خواسته بود هر چهار عکس را با هم چاپ کند.
او اسم مجموعه را Gutter in flood of blood «جوی در سیل خون» گذاشته بود. یکی از عکسها از کشتارگاه بود. سر گاوی در گیوتین بود و تیغهی گیوتین بالا بود. جلوی گیوتین تشت بزرگی پر از خون بود. در عکس دیگری، سه کارگر در حال خالی کردن تشت بزرگ در جوی بودند. عکس آخر اما دوباره از دختر بود. این عکس از روبهرو بود و دختر به جوی نگاه میکرد و گریه میکرد. روبر دوانو در توضیح این عکس نوشته بود این عکس را زمانی گرفتم که به دختر گفتم چه چیزی در جوی جاری است. قرار شد نامهای به مدیریت پاریس دیلی بزنم و خواهش کنم که کپی عکسها را در اختیارم قرار بدهند. فقط توانستم در زمانی که دوستم پشت به من بود با موبایل از عکس دیگر دختر، عکس بگیرم. هوش مصنوعی با ترکیب دو عکس، چهرهی دختر را بازسازی کرد. به کمک نرم افزار دیگری، حدود چهرهی دختر در سن 30، 40 و 50 سالگی ترسیم شد. تصویر 30 سالگی دختر به گوگل داده شد تا تمام تصاویر مشابه را پیدا کند. نتیجهی معناداری پیدا نشد. تصویر 40 سالگی امتحان شد. گوگل از آرشیو مجلات قدیمی، تصویر زنی را پیدا کرد که در سال 1969 در سن 42 سالگی در تصادف رانندگی مرده بود. اسمش کِلوتید بروشه بود. بروشه در سال 1964 با کمک دوستانش انجمنی تاسیس کرده بودند برای آگاهی رسانی دربارهی معایب مصرف گوشت حیوانات از زوایای مختلف. در سال 1968 او به عنوان یکی از ده زن تاثیرگذار فرانسه به انتخاب مجلهی فرانس سوسایتی برگزیده شد. او توانسته بود 20 درصد مصرف سالیانهی گوشت را در پاریس کاهش دهد. گاوداریهای کوچک ورشکست شده بودند و کمابیش موج تعطیلی به گاوداریهای بزرگ هم رسیده بود. اسم 7 بنیانگذار دیگر انجمن را جستجو کردم. یکی از آنها در مصاحبهای گفته بود که بعد از مرگ بروشه، پیشنهادی از طرف یکی از گاوداریها به نام******** دریافت کرده بودند که در ازای دریافت پول، فعالیتهای خود را متوقف کنند اما آنها تصمیم گرفتند راه بروشه را ادامه دهند. چهار نفر از آنها با فاصلهی کمی بعد از بروشه تصادف کرده بودند و از سه نفر دیگر هیچ ردی نبود. این گاوداری در سال 1998 نام تجاری خود را به************ تغییر داد و هم اکنون نیز یکی از بزرگترین گاوداریهای پاریس است. هفتهی پیش وکیل این شرکت با من تماس گرفت تا جلسهای با هم داشته باشیم.
پینوشت نویسنده: اگر هم اکنون مشغول خواندن این مقاله هستید باید بدانید که من در تصادف رانندگی کشته شدهام و سردبیر به قول خود عمل کرده است. او آخرین نسخهی مقاله را که پیش خود داشته، چاپ کرده است.
پینوشت سردبیر: تصمیم گرفته شد که این مقاله با حذف نامهایی که میتواند تبعات حقوقی برای مجله داشته باشد منتشر شود.
Powered by Froala Editor